زابل ومکان های آن را بشناسیم



شهر سوخته نام بقایای دولت‌شهری باستانی در 

ایران است که در ۱۲۰ کیلومتری جنوب 

زابل و در حاشیهٔ جاده 

زابل-

زاهدان در

استان سیستان و بلوچستان (شرق ایران) واقع شده‌است. شهر مزبور در روی آبرفت‌های مصب رودخانه 

هیرمند به 

دریاچه هامون و زمانی در ساحل آن رودخانه بنا شده بود. دورهٔ بنای این شهر بزرگ با 

دوره برنز و 

تمدن جیرفت همزمان است.

در سی و هشتمین اجلاس یونسکو در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۴ مطابق با ۱ تیر ۱۳۹۳ شهر سوخته به عنوان 

میراث جهانی یونسکوثبت گردید.

توضیحات در مورد ثبت شدن شهر سوخته در فهرست میراث جهانی یونسکو

این محوطهٔ باستانی هفدهمین اثر تاریخی ایران در فهرست 

یونسکو محسوب می‌شود که با برخورداری از قدمت ۵۰۰۰ ساله هم‌اکنون به‌عنوان یکی از پیشرفته‌ترین شهرهای باستانی دنیا شناخته می‌شود.


شهر سوخته یکی از آثار تاریخی و باستانی 

عصر برنز و هم‌دوره با 

تمدن جیرفت در 

استان سیستان و بلوچستان در 

ایران، به‌شمار می‌آید. شهر در ساحل رودخانه هیرمند و 

دریاچه هامون و در کنار جاده کنونی زابل بنا شده بوده‌است. 

کلنل بیت، یکی از مأموران نظامی 

بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره 

قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و تصور نموده خاکسترهای بازمانده در اطراف تپه به دلیل رخ دادن یک آتش‌سوزی است. پس از او 

سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در ۱۹۳۷، اطلاعات سودمندی در خصوص این محوطه بیان کرده. سپس شهر سوخته توسط باستان‌شناسان

ایتالیایی به سرپرستی 

مارتیسو توزی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفته‌است. پس از آن 

سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری سیستان تا به امروز مسئولیت کاوشگری در این بتپه را به عهده داشته‌است.

حملهٔ اقوام مهاجم همسایه و تغییر مسیر رودخانه 

هیرمند را از جمله مهم‌ترین دلایل افول تمدن شهرسوخته ذکر کرده‌اند. برخلاف تصور عام، در واقع در این شهر آتش‌سوزی رخ نداده‌است. حتی شواهدی بر وجود جنگ‌افزار هم در شهر سوخته یافت نشده. شهر سوخته یک تمدن وابسته به صنعت بوده، بنابراین کوره‌های بسیاری در آن فعال بوده‌اند که خاکستر آن‌ها در اطراف 

منطقه مسی تل‌انبار می‌شده، همچنین در دوران‌های پس از افول تمدن در این منطقه، مردمان کوچ‌رو برای درست کردن غذا، زمین را می‌شکافتند و آتش روشن می‌کردند، با این شرایط نخستین باستان‌شناسان وقتی از این منطقه بازدید داشتند مشاهده کردند که یک سطح وسیع خاکستر وجود دارد، پس نخستین لقبی که به آن دادند، شهر سوخته بود. آنچه در شهر سوخته موج می‌زند، تخصص، همبستگی، دوستی و صلح بوده و جنگی در کار نبوده‌است.

کوروش وشهر سوخته

این شهر در منطقه سیستان قرار دارد و تمامی آثار کشف شده نشانه سطح علم و دانش قوم 

سیستانی را در ۵۰۰۰ سال پیش می‌رساند

قوم سیستانی که تنها قومی بودند که کوروش به آن لقب یاری کننده داد و سیستان جز تاریخ بزرگ هخامنشیان و ساسانیان است

این شهر از کلانشهرهای دوران هخامنشی بوده که در بالا با آثار کشف شده از آن آشنا شده‌اید بعدها 

سورناو 

رادمان 

ماهک و 

سجزی نیز از این منطقه چشم به دنیا می‌گشایند

و ایران را از بیم خطرات نجات می‌دهند.


منطقه گورستان


از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۴ گمانه به مساحت تقریبی ۲۳۰۰ 

متر مربع در گورستان شهر حفاری شده و در نتیجه ۳۱۰ گور کشف شده‌اند.

گورستان شهر سوخته

نخستین پویانمایی جهان بر ظرف 

سفالینکشف شده از شهر سوخته در 

استان سیستان و بلوچستان قدمت: هزارهٔ سوم پیش از میلاد. محل نگهداری: تهران 

موزه ایران باستان

طی کاوش‌های به‌عمل آمده توسط باستان شناسان، برخی از مردم شهر سوخته را با لباس و پارچه کفنی دفن می‌کرده‌اند. در تعدادی از قبرها، آثار پارچه در روی بدن اجساد مردگان دیده می‌شود.

پارچه‌ها به سه شکل گوناگون در گورها دیده می‌شود:

  • به صورت کفن، که مرده‌ها را در آن می‌پیچیده‌اند؛
  • به شکل لباس زیرانداز و روانداز؛
  • کف گور فرش شده و مرده را با لباس در آن می‌گذاشتند.

اشیاء 

سفالی اصلی‌ترین موادی هستند که تقریباً در همه گورها وجود دارند در کنار این دسته از اشیاء، هدایای دیگری ساخته شده از سنگ، چوب، و پارچه در قبور دیده می‌شود.










صنعت وکار پیشه درشهر سوخته

شهر سوخته سیستان مرکز بسیاری از فعالیت‌های صنعتی و هنری بوده، در نوبت ششم کاوش در شهر سوخته سیستان نمونه‌های جالب و بدیعی از 

زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاری‌های نوبت‌های گذشته در شهر سوخته سیستان مشخص شد که جهت صنایع ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته سیستان از درختان موجود در طبیعت اطراف برای سوخت استفاده می‌کرده‌اند.

نقش مهر ۵۰۰۰ ساله بر روی گل

باستان شناسان با یافتن مهره‌ها و گردنبندهایی از 

لاجورد و 

طلا در یک گور، پس از پژوهش دربارهٔ روش‌های ساخت ورقه‌ها و مفتول‌های طلایی دریافتند که صنعتگران شهر سوخته سیستان با ابزار بسیار ابتدایی در آغاز صفحات طلایی بسیار نازکی به قطر کمتر از یک میلی‌متر تهیه کرده و بعد آن‌ها را به شکل استوانه‌ای لوله نموده و بین استوانه‌های طلا مهره‌های لاجورد قرار می‌داده‌اند.

در شهر سوخته سیستان انواع سفالینه‌ها و ظروف سنگی، 

معرق کاری، انواع پارچه، و 

حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته نساجی در آن جاست.

تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ و قلاب ماهیگیری در شهر سوخته سیستان به دست آمده و تحقیق دربارهٔ اشیاء حصیری مشخص کرده که مردم شهرسوخته سیستان با استفاده از نیزارهای باتلاق‌های اطراف دریاچه هامون سیستان سبد و حصیر می‌بافتند. از این نی‌ها نیز، برای درست کردن سقف ساختمان‌ها استفاده می‌شده‌است. صید ماهی و بافت تورهای ماهیگیری نیز از دیگر پیشه‌های مردمان شهر سوخته سیستان بوده‌است.


سازماندهی مدنی

شهر سوخته سیستان بدون شک جزو شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده‌است. این نکته نه تنها در بقایای آثار معماری و کارهای ظریف دستی و صنعتی دیده می‌شود بلکه در سازمان‌دهی اجتماعی شهر نیز قابل مشاهده‌است. شهر سوخته سیستان دارای تشکیلات منظم و مرتبی بوده‌است. آثار باقی‌مانده نشان دهنده این امر است که در این شهر طی 

هزاره سوم پیش از میلاد، دارای یک نظام مرتب و منظم آبرسانی و تخلیه فاضلاب بوده‌است. در نخستین مرحله کاوش‌های باستان‌شناسی، در شهر سوخته کوچه‌ها و خانه‌های منظم و 

لوله‌کشی آب و فاضلاب با لوله‌های سفالی پیدا شده که نشان‌دهنده وجود برنامه‌ریزی مدنی در شهرسوخته سیستان است.


تجارت وصنعت در شهر سوخته

یدا شدن تنها لوح نوشته دوران آغاز ایلامی این شهر، همراه با آثار مهرها، نشان از ارتباطات تجاری و کنترل اقتصادی منطقه از سوی این جامعه دارد. مردم سیستان در این مدت با مردم ساکن بین دو 

رود دجله و فرات روابط تجاری داشته و این روابط از راه زمینی و دریایی کناب

خلیج فارس انجام می‌گرفت. مردم بین‌النهرین از همین طریق از سنگ لاجورد افغانستان استفاده می‌نموده‌اند؛ ولی تمدن سیستان را نمی‌توان وابسته به تمدن جلگه بین‌النهرین یا مصر دانست زیرا در این مکان خصوصیاتی وجود داشته‌است که آن را کاملاً متمایز می‌نماید.

در واکاوی‌ها به نظر می‌رسید عهده باستان‌شناسان داخلی به تنهایی برنخواهد آمد. به همین منظور بود که در حدود ده نفر از متخصصان مختلف ایتالیایی به محل کاوش آمدند و با میکروسکوپ‌ها و به وسیله تجزیه‌های رادیو کاربون» مشغول مطالعه زندگی ۵۰۰۰ سال پیش در این مکان گردیدند. درهمین اوان بود که متخصصان ژاپنی نیز علاقه‌مند به کاوش‌های شهرسوخته» شدند و زمین‌شناسان و متخصصان فیزیک هسته‌ای» به همکاری با متخصصان ایتالیایی پرداختند و نمونه‌های به دست آمده را از طریق روش‌های پالئوماگنتیک» و اورانیوم۲۳۸» تحت بررسی قرار دادند. بررسی‌های دانشمندان مزبور نشان داد که به صورت دقیق شهر سوخته در فاصله بین ۲۹۰۰ تا ۱۹۰۰ سال پیش از میلاد مورد ست بوده‌است. هزارسال، نسبت به قدمت بشر، چیز فوق‌العاده‌ای نیست، ولی آنچه که بنظر ما فوق‌العاده می‌آید این است که در عرض مدت هزارسال مردم این ناحیه موفق شده‌اند شهر بزرگ و آبادی به وجود آورند که مردم آن به انواع 

صنایع دستی پرداخته و حکومت منظمی تشکیل داده بودند و پیرو مذهب واحدی شده روابط تجارتی و فرهنگی گسترده‌ای با نواحی مجاور خود ترتیب داده بودند. نکته قابل توجه از نظر روشن شدن تاریخ سرزمین ایران این است که آثار مکشوف در شهرسوخته» نشان می‌دهد که مردم این ناحیه در اوایل استقرارشان، یعنی درحدود ۲۹۰۰ سال پیش از 

میلاد مسیح روابط بسیار نزدیک با مردم ترکمنستان داشته‌اند و در اواخر دوران وجودشان، یعنی پیش از ۱۹۰۰ سال پیش از میلاد با مردم ساکن در دره پنجاب رابطه بسیار نزدیک پیدا می‌کنند.

آیا می‌توان از مطلب بالا این‌طور نتیجه گرفت که این‌ها مردمی بودند که در حدود ۲۹۰۰ سال پیش از میلاد از سوی شمال به طرف دهانه رود هیرمند که در نتیجه شرایط به خصوصش برای شهرنشینی مناسب بود سرازیر شده‌اند، و سپس هزارسال بعد، در زمانی که مسیر رود هیرمند تغییر یافت این مردم به طرف دره پنجاب مهاجرت کردند و درآنجا امپراطوری بزرگ موهنجودارو» و هاراپا» را تشکیل دادند.

ظروف سفالین شهرسوخته» با ظروف سفالین مکشوف در دره پنجاب شباهت دارند. نقش خورشید که روی یکی از این سفال‌ها نشان داده شده در روی ظروف سفالین شهداد نیز دیده می‌شود. شباهت این نقوش با نقوش ظروف گلی بین‌النهرین کمتر است. باید بخاطر داشته باشیم که تمدن شهداد نیز درهمین حدود اوایل هزاره سوم پیش از میلاد در نتیجه تغییر مسیر رودخانه ازبین رفت و در آن زمان مردم شهداد بامردم پنجاب روابط نزدیک داشته‌اند.

برای انجام تحقیقات بیشتر، دانشمندان ایتالیایی با باستان‌شناسان شوروی که در ترکمنستان مشغول کاوش بودند تماس گرفتند. تحقیقات دقیق باستان‌شناسان شوروی رابطه مردم شهرسوخته با مردم ترکمنستان دراوایل هزاره سوم پیش از میلاد را تأیید نمود.

وجود تعداد زیاد اشیاء بسیار کوچک که بعضی ازآنها بیش از ۲ میلی‌متر در ۲ میلی‌متر عرض و طول ندارند موجب شد ک از یک متخصص پالئوبوتانیست» نیز کمک خواسته شود. آزمایش‌های میکروسکوپی نشان داد که در این اجتماع ماهی‌ها و پرندگان و خرچنگ‌ها نیز مورد استفاده غذایی بوده‌است. درمیان حیوانات استخوان‌های بز و غزال و گوسفند ۹۹ درصد باقی‌مانده‌های حیوانی در این ناحیه را تشکیل می‌داده‌اند. بین پرندگانی که دراینجا مورد مصرف اهالی بودند مرغ‌های آبی، قرقاول، مرغابی و غاز وجود داشته‌است که بیشتر آن‌ها می‌توانستند اهلی بوده باشند. ضمناً وجود هزاران پیکان سنگی نشان می‌دهد که شکار پرندگان درمیان ساکنان این ناحیه بسیار رواج داشته‌است.

دانشمند پالئوبوتانیست لورنزوکنستانین» مطالعه این آثار را برعهده گرفت و برای این کار به سیستان آمد و باستان‌شناسان پند فیلسوف جهان کهن اپیکور» یا ابیقور» را سرلوحه برنامه خود قرار دادند و آن این بود که از اشیاءکوچک به حقایق بزرگ دست یابند».

مجموع سطحی که از این نظر باید مورد بررسی قرار گیرد در حدود ۱۰۰ هکتار وسعت دارد. میلیون‌ها آثار بسیار کوچک از استخوان و چوب و صدف و چوب و نظایر آن تحت بررسی دانشمندان ایتالیایی قرار گرفت.

باستان‌شناسان در این مکان آثار دانه‌های گندم و جو و شاهدانه و تخم خربزه و حتی انگور نیز پیدا کردند. این امر برای دانشمندان باستان‌شناس مسلم گردید که پرندگان و حیواناتی که آثارشان در شهر سوخته بدست آمده در حال حاضر دیگر در این مکان زندگی نمی‌کنند.

اشیاء دیگری که ساخت دست انسان بوده‌است و از جنس فیروزه یا سنگ لاجورد است در شهرسوخته بدست آمده‌است.

کاوش کنندگان فکر می‌کنند که وسعت این شهر به ۷۰ هکتار می‌رسیده‌است. درطرف جنوب و مغرب آن مردگان بخاک سپرده شده‌اند. با تخمینی که زده شده احتمال دارد که در حدود ۲۱۰۰۰ قبر در این ناحیه وجود داشته باشد. با کمک متخصصان پالئوپاتولوژیست» و آنتروپولوژیست» بسیاری از مطالب مربوط به زندگی در این ناحیه با مطالعه اسکلت‌ها روشن شد. به این وسیله توانستند بفهمند صاحبان این قبرها تقریباً ازچه 

گروه نژادی بوده‌اند. سن مردگان در قبرهایی که شکافته شد نیز تشخیص داده شد و نسبت تعداد مردان به ن و کودکان معین گردید. پروفسور توچی» تصمیم دارد از متخصصان دیگری نیز کمک بخواهد که با معاینه استخوان ساق پاها بتوانند 

گروه خونی این مردگان را مشخص نمایند. مثلاً معلوم شد در زمان معینی یک مرض مسری موجب مرگ تعداد زیادی کودکان و نوجوانان شده و آن‌ها را بخاک سپرده‌اند. استخوان جنینی را درشکم مادرش که حامله بوده و مرده‌است تشخیص دادند. این نوع تحقیقات در مورد مردگان ممکن است نتایج بسیار جالبی دربرداشته و در علم باستان‌شناسی تازگی دارد. بنابر تخمینی که زده‌اند در قبرستانی که مورد تحقیق قرار گرفته ۵۵ درصد از ۶۰ اسکلتی که بیرون آمده کودکان کمتر از نه سال بوده‌اند، یک اسکلت از مرد ۲۰ ساله بوده، یک کودک پنج‌ساله بخاک سپرده شده و دریک گور دونفر قرار داده شده‌اند.

نقوش بالا به‌احتمال قوی نشانه‌ای از خورشید، یا مفهوم دیگری است که اکنون برما پوشیده‌است. نقش خورشید به صورت صلیب در بسیاری از نقاط 

فلات ایران دیده می‌شود و احتمالاً مربوط به پرستش خورشید در آن زمان‌های کهن می‌باشد.

تحقیقات باستان‌شناسان نیز نشان داده‌است که تعداد زیادی از ساکنان شهرسوخته به کارهایی اشتغال داشته‌اند که مربوط به قوت و غذا نبوده‌است. صنعت کوزه‌گری، حصیربافی، سنگ‌تراشی و تهیه جواهرات و زینت‌آلات از سنگ لاجورد یا فیروزه عده‌ای از صنعتگران شهرسوخته را به خود مشغول می‌ساخته‌است.

کوه خواجه

 (کوه رضا ) یا (کوه میلاد)، تنها عارضه طبیعی در دشت 

سیستان است که در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی شهر 

زابل قرار دارد. اوشیدا در 

زبان پارسی میانه به معنی ابدی است. این کوه ذوزنقه‌ای شکل که نزد سه دین 

اسلام، 

مسیحیت و 

زرتشتمقدس است، از سنگ‌های 

بازالت سیاه رنگ تشکیل شده و با ارتفاع ۶۰۹ متر از سطح دریا، مانند جزیره‌ای در میان 

دریاچه هامونقرار دارد. نقش معروف (اسوا _ استیکا) از جمله نقش‌های دیوارهای بنای کوه خواجه زابل است.

در اطراف این کوه تعداد زیادی آثارباستانی از دوران 

ساسانیان، 

اشکانیان و بقایای اماکن 

اسلامی و 

معبد بودایی باقی‌مانده‌است که شامل 

مجموعه ی کاخها، 

قلعه کهک کهزاد، 

قلعه چهل دختر، 

قلعه سرسنگ، 

آرامگاه خواجه غلطان، ساختمان پیر گندم بریان، خانه شیطان، بناهای منفرد آرامگاهی و قبور اسلامی است.

ادعا می‌شود قبر 

رستم دستان در بالای این کوه واقع شده است زیرا در محوطه بیرونی دژ آثار قبرهای اشکانی فراوانی وجود دارد.

[۱]

آثار تاریخی پیش از اسلام محوطهٔ تاریخی کوه خواجه شامل مجموعه ی کاخها، 

قلعه کهک کهزاد و 

قلعه چهل دختر می‌باشد.

ارنست هرتسفلد در سالهای ۱۹۲۵ و ۱۹۲۹ میلادی با بررسی این مجموعه عنوان تخت جمشید خشتی را برای مجموعهٔ کاخها برگزید.نتیØه تØویری برای درباره کوه خواØه




نتیØه تØویری برای درباره کوه خواØه   


خواجه (کوه)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبریپرش به جستجو

مختصات: ۳۰٫۹۳۹۱شمالی ۶۱٫۲۴۵۵شرقی

کوه خواجه (کوه رستم)

کوه خواجه زابل.jpg

قلعه تاریخی کاخا
نام کوه خواجه (کوه رستم)
کشور  

ایران

استان

استان سیستان و بلوچستان

شهرستان

شهرستان هامون

اطلاعات اثر
نام محلی قلعه کافران
نوع بنا خشت و گل
کاربری مسی
کاربری کنونی تاریخی
دیرینگی

دوره اشکانیان

دورهٔ ساخت اثر

دوره اشکانیان، 

دوره ساسانیان

بانی اثر سازمان میراث فرهنگی
مالک اثر سازمان میراث فرهنگی
مالک فعلی اثر سازمان میراث فرهنگی
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۵۴
تاریخ ثبت ملی ۲۴ شهریور ۱۳۱۰
اطلاعات بازدید
امکان بازدید آزاد

 (کوه خواجهکوه رضا ) یا (کوه میلاد)، تنها عارضه طبیعی در دشت 

سیستان است که در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی شهر 

زابل قرار دارد. اوشیدا در 

زبان پارسی میانه به معنی ابدی است. این کوه ذوزنقه‌ای شکل که نزد سه دین 

اسلام، 

مسیحیت و 

زرتشتمقدس است، از سنگ‌های 

بازالت سیاه رنگ تشکیل شده و با ارتفاع ۶۰۹ متر از سطح دریا، مانند جزیره‌ای در میان 

دریاچه هامونقرار دارد. نقش معروف (اسوا _ استیکا) از جمله نقش‌های دیوارهای بنای کوه خواجه زابل است.

در اطراف این کوه تعداد زیادی آثارباستانی از دوران 

ساسانیان، 

اشکانیان و بقایای اماکن 

اسلامی و 

معبد بودایی باقی‌مانده‌است که شامل 

مجموعه ی کاخها، 

قلعه کهک کهزاد، 

قلعه چهل دختر، 

قلعه سرسنگ، 

آرامگاه خواجه غلطان، ساختمان پیر گندم بریان، خانه شیطان، بناهای منفرد آرامگاهی و قبور اسلامی است.

ادعا می‌شود قبر 

رستم دستان در بالای این کوه واقع شده است زیرا در محوطه بیرونی دژ آثار قبرهای اشکانی فراوانی وجود دارد.

[۱]

آثار تاریخی پیش از اسلام محوطهٔ تاریخی کوه خواجه شامل مجموعه ی کاخها، 

قلعه کهک کهزاد و 

قلعه چهل دختر می‌باشد.

ارنست هرتسفلد در سالهای ۱۹۲۵ و ۱۹۲۹ میلادی با بررسی این مجموعه عنوان تخت جمشید خشتی را برای مجموعهٔ کاخها برگزید.


شهر سوخته نام بقایای دولت‌شهری باستانی در 

ایران است که در ۱۲۰ کیلومتری جنوب 

زابل و در حاشیهٔ جاده 

زابل-

زاهدان در

استان سیستان و بلوچستان (شرق ایران) واقع شده‌است. شهر مزبور در روی آبرفت‌های مصب رودخانه 

هیرمند به 

دریاچه هامون و زمانی در ساحل آن رودخانه بنا شده بود. دورهٔ بنای این شهر بزرگ با 

دوره برنز و 

تمدن جیرفت همزمان است.

در سی و هشتمین اجلاس یونسکو در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۴ مطابق با ۱ تیر ۱۳۹۳ شهر سوخته به عنوان 

میراث جهانی یونسکوثبت گردید.

توضیحات در مورد ثبت شدن شهر سوخته در فهرست میراث جهانی یونسکو

این محوطهٔ باستانی هفدهمین اثر تاریخی ایران در فهرست 

یونسکو محسوب می‌شود که با برخورداری از قدمت ۵۰۰۰ ساله هم‌اکنون به‌عنوان یکی از پیشرفته‌ترین شهرهای باستانی دنیا شناخته می‌شود.


شهر سوخته یکی از آثار تاریخی و باستانی 

عصر برنز و هم‌دوره با 

تمدن جیرفت در 

استان سیستان و بلوچستان در 

ایران، به‌شمار می‌آید. شهر در ساحل رودخانه هیرمند و 

دریاچه هامون و در کنار جاده کنونی زابل بنا شده بوده‌است. 

کلنل بیت، یکی از مأموران نظامی 

بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره 

قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و تصور نموده خاکسترهای بازمانده در اطراف تپه به دلیل رخ دادن یک آتش‌سوزی است. پس از او 

سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در ۱۹۳۷، اطلاعات سودمندی در خصوص این محوطه بیان کرده. سپس شهر سوخته توسط باستان‌شناسان

ایتالیایی به سرپرستی 

مارتیسو توزی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفته‌است. پس از آن 

سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری سیستان تا به امروز مسئولیت کاوشگری در این بتپه را به عهده داشته‌است.

حملهٔ اقوام مهاجم همسایه و تغییر مسیر رودخانه 

هیرمند را از جمله مهم‌ترین دلایل افول تمدن شهرسوخته ذکر کرده‌اند. برخلاف تصور عام، در واقع در این شهر آتش‌سوزی رخ نداده‌است. حتی شواهدی بر وجود جنگ‌افزار هم در شهر سوخته یافت نشده. شهر سوخته یک تمدن وابسته به صنعت بوده، بنابراین کوره‌های بسیاری در آن فعال بوده‌اند که خاکستر آن‌ها در اطراف 

منطقه مسی تل‌انبار می‌شده، همچنین در دوران‌های پس از افول تمدن در این منطقه، مردمان کوچ‌رو برای درست کردن غذا، زمین را می‌شکافتند و آتش روشن می‌کردند، با این شرایط نخستین باستان‌شناسان وقتی از این منطقه بازدید داشتند مشاهده کردند که یک سطح وسیع خاکستر وجود دارد، پس نخستین لقبی که به آن دادند، شهر سوخته بود. آنچه در شهر سوخته موج می‌زند، تخصص، همبستگی، دوستی و صلح بوده و جنگی در کار نبوده‌است.

کوروش وشهر سوخته

این شهر در منطقه سیستان قرار دارد و تمامی آثار کشف شده نشانه سطح علم و دانش قوم 

سیستانی را در ۵۰۰۰ سال پیش می‌رساند

قوم سیستانی که تنها قومی بودند که کوروش به آن لقب یاری کننده داد و سیستان جز تاریخ بزرگ هخامنشیان و ساسانیان است

این شهر از کلانشهرهای دوران هخامنشی بوده که در بالا با آثار کشف شده از آن آشنا شده‌اید بعدها 

سورناو 

رادمان 

ماهک و 

سجزی نیز از این منطقه چشم به دنیا می‌گشایند

و ایران را از بیم خطرات نجات می‌دهند.


منطقه گورستان


از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۴ گمانه به مساحت تقریبی ۲۳۰۰ 

متر مربع در گورستان شهر حفاری شده و در نتیجه ۳۱۰ گور کشف شده‌اند.

گورستان شهر سوخته

نخستین پویانمایی جهان بر ظرف 

سفالینکشف شده از شهر سوخته در 

استان سیستان و بلوچستان قدمت: هزارهٔ سوم پیش از میلاد. محل نگهداری: تهران 

موزه ایران باستان

طی کاوش‌های به‌عمل آمده توسط باستان شناسان، برخی از مردم شهر سوخته را با لباس و پارچه کفنی دفن می‌کرده‌اند. در تعدادی از قبرها، آثار پارچه در روی بدن اجساد مردگان دیده می‌شود.

پارچه‌ها به سه شکل گوناگون در گورها دیده می‌شود:

  • به صورت کفن، که مرده‌ها را در آن می‌پیچیده‌اند؛
  • به شکل لباس زیرانداز و روانداز؛
  • کف گور فرش شده و مرده را با لباس در آن می‌گذاشتند.

اشیاء 

سفالی اصلی‌ترین موادی هستند که تقریباً در همه گورها وجود دارند در کنار این دسته از اشیاء، هدایای دیگری ساخته شده از سنگ، چوب، و پارچه در قبور دیده می‌شود.










صنعت وکار پیشه درشهر سوخته

شهر سوخته سیستان مرکز بسیاری از فعالیت‌های صنعتی و هنری بوده، در نوبت ششم کاوش در شهر سوخته سیستان نمونه‌های جالب و بدیعی از 

زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاری‌های نوبت‌های گذشته در شهر سوخته سیستان مشخص شد که جهت صنایع ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته سیستان از درختان موجود در طبیعت اطراف برای سوخت استفاده می‌کرده‌اند.

نقش مهر ۵۰۰۰ ساله بر روی گل

باستان شناسان با یافتن مهره‌ها و گردنبندهایی از 

لاجورد و 

طلا در یک گور، پس از پژوهش دربارهٔ روش‌های ساخت ورقه‌ها و مفتول‌های طلایی دریافتند که صنعتگران شهر سوخته سیستان با ابزار بسیار ابتدایی در آغاز صفحات طلایی بسیار نازکی به قطر کمتر از یک میلی‌متر تهیه کرده و بعد آن‌ها را به شکل استوانه‌ای لوله نموده و بین استوانه‌های طلا مهره‌های لاجورد قرار می‌داده‌اند.

در شهر سوخته سیستان انواع سفالینه‌ها و ظروف سنگی، 

معرق کاری، انواع پارچه، و 

حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته نساجی در آن جاست.

تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ و قلاب ماهیگیری در شهر سوخته سیستان به دست آمده و تحقیق دربارهٔ اشیاء حصیری مشخص کرده که مردم شهرسوخته سیستان با استفاده از نیزارهای باتلاق‌های اطراف دریاچه هامون سیستان سبد و حصیر می‌بافتند. از این نی‌ها نیز، برای درست کردن سقف ساختمان‌ها استفاده می‌شده‌است. صید ماهی و بافت تورهای ماهیگیری نیز از دیگر پیشه‌های مردمان شهر سوخته سیستان بوده‌است.


سازماندهی مدنی

شهر سوخته سیستان بدون شک جزو شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده‌است. این نکته نه تنها در بقایای آثار معماری و کارهای ظریف دستی و صنعتی دیده می‌شود بلکه در سازمان‌دهی اجتماعی شهر نیز قابل مشاهده‌است. شهر سوخته سیستان دارای تشکیلات منظم و مرتبی بوده‌است. آثار باقی‌مانده نشان دهنده این امر است که در این شهر طی 

هزاره سوم پیش از میلاد، دارای یک نظام مرتب و منظم آبرسانی و تخلیه فاضلاب بوده‌است. در نخستین مرحله کاوش‌های باستان‌شناسی، در شهر سوخته کوچه‌ها و خانه‌های منظم و 

لوله‌کشی آب و فاضلاب با لوله‌های سفالی پیدا شده که نشان‌دهنده وجود برنامه‌ریزی مدنی در شهرسوخته سیستان است.


تجارت وصنعت در شهر سوخته

یدا شدن تنها لوح نوشته دوران آغاز ایلامی این شهر، همراه با آثار مهرها، نشان از ارتباطات تجاری و کنترل اقتصادی منطقه از سوی این جامعه دارد. مردم سیستان در این مدت با مردم ساکن بین دو 

رود دجله و فرات روابط تجاری داشته و این روابط از راه زمینی و دریایی کناب

خلیج فارس انجام می‌گرفت. مردم بین‌النهرین از همین طریق از سنگ لاجورد افغانستان استفاده می‌نموده‌اند؛ ولی تمدن سیستان را نمی‌توان وابسته به تمدن جلگه بین‌النهرین یا مصر دانست زیرا در این مکان خصوصیاتی وجود داشته‌است که آن را کاملاً متمایز می‌نماید.

در واکاوی‌ها به نظر می‌رسید عهده باستان‌شناسان داخلی به تنهایی برنخواهد آمد. به همین منظور بود که در حدود ده نفر از متخصصان مختلف ایتالیایی به محل کاوش آمدند و با میکروسکوپ‌ها و به وسیله تجزیه‌های رادیو کاربون» مشغول مطالعه زندگی ۵۰۰۰ سال پیش در این مکان گردیدند. درهمین اوان بود که متخصصان ژاپنی نیز علاقه‌مند به کاوش‌های شهرسوخته» شدند و زمین‌شناسان و متخصصان فیزیک هسته‌ای» به همکاری با متخصصان ایتالیایی پرداختند و نمونه‌های به دست آمده را از طریق روش‌های پالئوماگنتیک» و اورانیوم۲۳۸» تحت بررسی قرار دادند. بررسی‌های دانشمندان مزبور نشان داد که به صورت دقیق شهر سوخته در فاصله بین ۲۹۰۰ تا ۱۹۰۰ سال پیش از میلاد مورد ست بوده‌است. هزارسال، نسبت به قدمت بشر، چیز فوق‌العاده‌ای نیست، ولی آنچه که بنظر ما فوق‌العاده می‌آید این است که در عرض مدت هزارسال مردم این ناحیه موفق شده‌اند شهر بزرگ و آبادی به وجود آورند که مردم آن به انواع 

صنایع دستی پرداخته و حکومت منظمی تشکیل داده بودند و پیرو مذهب واحدی شده روابط تجارتی و فرهنگی گسترده‌ای با نواحی مجاور خود ترتیب داده بودند. نکته قابل توجه از نظر روشن شدن تاریخ سرزمین ایران این است که آثار مکشوف در شهرسوخته» نشان می‌دهد که مردم این ناحیه در اوایل استقرارشان، یعنی درحدود ۲۹۰۰ سال پیش از 

میلاد مسیح روابط بسیار نزدیک با مردم ترکمنستان داشته‌اند و در اواخر دوران وجودشان، یعنی پیش از ۱۹۰۰ سال پیش از میلاد با مردم ساکن در دره پنجاب رابطه بسیار نزدیک پیدا می‌کنند.

آیا می‌توان از مطلب بالا این‌طور نتیجه گرفت که این‌ها مردمی بودند که در حدود ۲۹۰۰ سال پیش از میلاد از سوی شمال به طرف دهانه رود هیرمند که در نتیجه شرایط به خصوصش برای شهرنشینی مناسب بود سرازیر شده‌اند، و سپس هزارسال بعد، در زمانی که مسیر رود هیرمند تغییر یافت این مردم به طرف دره پنجاب مهاجرت کردند و درآنجا امپراطوری بزرگ موهنجودارو» و هاراپا» را تشکیل دادند.

ظروف سفالین شهرسوخته» با ظروف سفالین مکشوف در دره پنجاب شباهت دارند. نقش خورشید که روی یکی از این سفال‌ها نشان داده شده در روی ظروف سفالین شهداد نیز دیده می‌شود. شباهت این نقوش با نقوش ظروف گلی بین‌النهرین کمتر است. باید بخاطر داشته باشیم که تمدن شهداد نیز درهمین حدود اوایل هزاره سوم پیش از میلاد در نتیجه تغییر مسیر رودخانه ازبین رفت و در آن زمان مردم شهداد بامردم پنجاب روابط نزدیک داشته‌اند.

برای انجام تحقیقات بیشتر، دانشمندان ایتالیایی با باستان‌شناسان شوروی که در ترکمنستان مشغول کاوش بودند تماس گرفتند. تحقیقات دقیق باستان‌شناسان شوروی رابطه مردم شهرسوخته با مردم ترکمنستان دراوایل هزاره سوم پیش از میلاد را تأیید نمود.

وجود تعداد زیاد اشیاء بسیار کوچک که بعضی ازآنها بیش از ۲ میلی‌متر در ۲ میلی‌متر عرض و طول ندارند موجب شد ک از یک متخصص پالئوبوتانیست» نیز کمک خواسته شود. آزمایش‌های میکروسکوپی نشان داد که در این اجتماع ماهی‌ها و پرندگان و خرچنگ‌ها نیز مورد استفاده غذایی بوده‌است. درمیان حیوانات استخوان‌های بز و غزال و گوسفند ۹۹ درصد باقی‌مانده‌های حیوانی در این ناحیه را تشکیل می‌داده‌اند. بین پرندگانی که دراینجا مورد مصرف اهالی بودند مرغ‌های آبی، قرقاول، مرغابی و غاز وجود داشته‌است که بیشتر آن‌ها می‌توانستند اهلی بوده باشند. ضمناً وجود هزاران پیکان سنگی نشان می‌دهد که شکار پرندگان درمیان ساکنان این ناحیه بسیار رواج داشته‌است.

دانشمند پالئوبوتانیست لورنزوکنستانین» مطالعه این آثار را برعهده گرفت و برای این کار به سیستان آمد و باستان‌شناسان پند فیلسوف جهان کهن اپیکور» یا ابیقور» را سرلوحه برنامه خود قرار دادند و آن این بود که از اشیاءکوچک به حقایق بزرگ دست یابند».

مجموع سطحی که از این نظر باید مورد بررسی قرار گیرد در حدود ۱۰۰ هکتار وسعت دارد. میلیون‌ها آثار بسیار کوچک از استخوان و چوب و صدف و چوب و نظایر آن تحت بررسی دانشمندان ایتالیایی قرار گرفت.

باستان‌شناسان در این مکان آثار دانه‌های گندم و جو و شاهدانه و تخم خربزه و حتی انگور نیز پیدا کردند. این امر برای دانشمندان باستان‌شناس مسلم گردید که پرندگان و حیواناتی که آثارشان در شهر سوخته بدست آمده در حال حاضر دیگر در این مکان زندگی نمی‌کنند.

اشیاء دیگری که ساخت دست انسان بوده‌است و از جنس فیروزه یا سنگ لاجورد است در شهرسوخته بدست آمده‌است.

کاوش کنندگان فکر می‌کنند که وسعت این شهر به ۷۰ هکتار می‌رسیده‌است. درطرف جنوب و مغرب آن مردگان بخاک سپرده شده‌اند. با تخمینی که زده شده احتمال دارد که در حدود ۲۱۰۰۰ قبر در این ناحیه وجود داشته باشد. با کمک متخصصان پالئوپاتولوژیست» و آنتروپولوژیست» بسیاری از مطالب مربوط به زندگی در این ناحیه با مطالعه اسکلت‌ها روشن شد. به این وسیله توانستند بفهمند صاحبان این قبرها تقریباً ازچه 

گروه نژادی بوده‌اند. سن مردگان در قبرهایی که شکافته شد نیز تشخیص داده شد و نسبت تعداد مردان به ن و کودکان معین گردید. پروفسور توچی» تصمیم دارد از متخصصان دیگری نیز کمک بخواهد که با معاینه استخوان ساق پاها بتوانند 

گروه خونی این مردگان را مشخص نمایند. مثلاً معلوم شد در زمان معینی یک مرض مسری موجب مرگ تعداد زیادی کودکان و نوجوانان شده و آن‌ها را بخاک سپرده‌اند. استخوان جنینی را درشکم مادرش که حامله بوده و مرده‌است تشخیص دادند. این نوع تحقیقات در مورد مردگان ممکن است نتایج بسیار جالبی دربرداشته و در علم باستان‌شناسی تازگی دارد. بنابر تخمینی که زده‌اند در قبرستانی که مورد تحقیق قرار گرفته ۵۵ درصد از ۶۰ اسکلتی که بیرون آمده کودکان کمتر از نه سال بوده‌اند، یک اسکلت از مرد ۲۰ ساله بوده، یک کودک پنج‌ساله بخاک سپرده شده و دریک گور دونفر قرار داده شده‌اند.

نقوش بالا به‌احتمال قوی نشانه‌ای از خورشید، یا مفهوم دیگری است که اکنون برما پوشیده‌است. نقش خورشید به صورت صلیب در بسیاری از نقاط 

فلات ایران دیده می‌شود و احتمالاً مربوط به پرستش خورشید در آن زمان‌های کهن می‌باشد.

تحقیقات باستان‌شناسان نیز نشان داده‌است که تعداد زیادی از ساکنان شهرسوخته به کارهایی اشتغال داشته‌اند که مربوط به قوت و غذا نبوده‌است. صنعت کوزه‌گری، حصیربافی، سنگ‌تراشی و تهیه جواهرات و زینت‌آلات از سنگ لاجورد یا فیروزه عده‌ای از صنعتگران شهرسوخته را به خود مشغول می‌ساخته‌است.

نمایی از آهنگری

شهر سوخته نام بقایای دولت‌شهری باستانی در 

ایران است که در ۱۲۰ کیلومتری جنوب 

زابل و در حاشیهٔ جاده 

زابل-

زاهدان در

استان سیستان و بلوچستان (شرق ایران) واقع شده‌است. شهر مزبور در روی آبرفت‌های مصب رودخانه 

هیرمند به 

دریاچه هامون و زمانی در ساحل آن رودخانه بنا شده بود. دورهٔ بنای این شهر بزرگ با 

دوره برنز و 

تمدن جیرفت همزمان است.

در سی و هشتمین اجلاس یونسکو در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۴ مطابق با ۱ تیر ۱۳۹۳ شهر سوخته به عنوان 

میراث جهانی یونسکوثبت گردید.

توضیحات در مورد ثبت شدن شهر سوخته در فهرست میراث جهانی یونسکو

این محوطهٔ باستانی هفدهمین اثر تاریخی ایران در فهرست 

یونسکو محسوب می‌شود که با برخورداری از قدمت ۵۰۰۰ ساله هم‌اکنون به‌عنوان یکی از پیشرفته‌ترین شهرهای باستانی دنیا شناخته می‌شود.


شهر سوخته یکی از آثار تاریخی و باستانی 

عصر برنز و هم‌دوره با 

تمدن جیرفت در 

استان سیستان و بلوچستان در 

ایران، به‌شمار می‌آید. شهر در ساحل رودخانه هیرمند و 

دریاچه هامون و در کنار جاده کنونی زابل بنا شده بوده‌است. 

کلنل بیت، یکی از مأموران نظامی 

بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره 

قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و تصور نموده خاکسترهای بازمانده در اطراف تپه به دلیل رخ دادن یک آتش‌سوزی است. پس از او 

سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در ۱۹۳۷، اطلاعات سودمندی در خصوص این محوطه بیان کرده. سپس شهر سوخته توسط باستان‌شناسان

ایتالیایی به سرپرستی 

مارتیسو توزی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفته‌است. پس از آن 

سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری سیستان تا به امروز مسئولیت کاوشگری در این بتپه را به عهده داشته‌است.

حملهٔ اقوام مهاجم همسایه و تغییر مسیر رودخانه 

هیرمند را از جمله مهم‌ترین دلایل افول تمدن شهرسوخته ذکر کرده‌اند. برخلاف تصور عام، در واقع در این شهر آتش‌سوزی رخ نداده‌است. حتی شواهدی بر وجود جنگ‌افزار هم در شهر سوخته یافت نشده. شهر سوخته یک تمدن وابسته به صنعت بوده، بنابراین کوره‌های بسیاری در آن فعال بوده‌اند که خاکستر آن‌ها در اطراف 

منطقه مسی تل‌انبار می‌شده، همچنین در دوران‌های پس از افول تمدن در این منطقه، مردمان کوچ‌رو برای درست کردن غذا، زمین را می‌شکافتند و آتش روشن می‌کردند، با این شرایط نخستین باستان‌شناسان وقتی از این منطقه بازدید داشتند مشاهده کردند که یک سطح وسیع خاکستر وجود دارد، پس نخستین لقبی که به آن دادند، شهر سوخته بود. آنچه در شهر سوخته موج می‌زند، تخصص، همبستگی، دوستی و صلح بوده و جنگی در کار نبوده‌است.

کوروش وشهر سوخته

این شهر در منطقه سیستان قرار دارد و تمامی آثار کشف شده نشانه سطح علم و دانش قوم 

سیستانی را در ۵۰۰۰ سال پیش می‌رساند

قوم سیستانی که تنها قومی بودند که کوروش به آن لقب یاری کننده داد و سیستان جز تاریخ بزرگ هخامنشیان و ساسانیان است

این شهر از کلانشهرهای دوران هخامنشی بوده که در بالا با آثار کشف شده از آن آشنا شده‌اید بعدها 

سورناو 

رادمان 

ماهک و 

سجزی نیز از این منطقه چشم به دنیا می‌گشایند

و ایران را از بیم خطرات نجات می‌دهند.


منطقه گورستان


از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۴ گمانه به مساحت تقریبی ۲۳۰۰ 

متر مربع در گورستان شهر حفاری شده و در نتیجه ۳۱۰ گور کشف شده‌اند.

گورستان شهر سوخته

نخستین پویانمایی جهان بر ظرف 

سفالینکشف شده از شهر سوخته در 

استان سیستان و بلوچستان قدمت: هزارهٔ سوم پیش از میلاد. محل نگهداری: تهران 

موزه ایران باستان

طی کاوش‌های به‌عمل آمده توسط باستان شناسان، برخی از مردم شهر سوخته را با لباس و پارچه کفنی دفن می‌کرده‌اند. در تعدادی از قبرها، آثار پارچه در روی بدن اجساد مردگان دیده می‌شود.

پارچه‌ها به سه شکل گوناگون در گورها دیده می‌شود:

  • به صورت کفن، که مرده‌ها را در آن می‌پیچیده‌اند؛
  • به شکل لباس زیرانداز و روانداز؛
  • کف گور فرش شده و مرده را با لباس در آن می‌گذاشتند.

اشیاء 

سفالی اصلی‌ترین موادی هستند که تقریباً در همه گورها وجود دارند در کنار این دسته از اشیاء، هدایای دیگری ساخته شده از سنگ، چوب، و پارچه در قبور دیده می‌شود.










صنعت وکار پیشه درشهر سوخته

شهر سوخته سیستان مرکز بسیاری از فعالیت‌های صنعتی و هنری بوده، در نوبت ششم کاوش در شهر سوخته سیستان نمونه‌های جالب و بدیعی از 

زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاری‌های نوبت‌های گذشته در شهر سوخته سیستان مشخص شد که جهت صنایع ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته سیستان از درختان موجود در طبیعت اطراف برای سوخت استفاده می‌کرده‌اند.

نقش مهر ۵۰۰۰ ساله بر روی گل

باستان شناسان با یافتن مهره‌ها و گردنبندهایی از 

لاجورد و 

طلا در یک گور، پس از پژوهش دربارهٔ روش‌های ساخت ورقه‌ها و مفتول‌های طلایی دریافتند که صنعتگران شهر سوخته سیستان با ابزار بسیار ابتدایی در آغاز صفحات طلایی بسیار نازکی به قطر کمتر از یک میلی‌متر تهیه کرده و بعد آن‌ها را به شکل استوانه‌ای لوله نموده و بین استوانه‌های طلا مهره‌های لاجورد قرار می‌داده‌اند.

در شهر سوخته سیستان انواع سفالینه‌ها و ظروف سنگی، 

معرق کاری، انواع پارچه، و 

حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته نساجی در آن جاست.

تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ و قلاب ماهیگیری در شهر سوخته سیستان به دست آمده و تحقیق دربارهٔ اشیاء حصیری مشخص کرده که مردم شهرسوخته سیستان با استفاده از نیزارهای باتلاق‌های اطراف دریاچه هامون سیستان سبد و حصیر می‌بافتند. از این نی‌ها نیز، برای درست کردن سقف ساختمان‌ها استفاده می‌شده‌است. صید ماهی و بافت تورهای ماهیگیری نیز از دیگر پیشه‌های مردمان شهر سوخته سیستان بوده‌است.


سازماندهی مدنی

شهر سوخته سیستان بدون شک جزو شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده‌است. این نکته نه تنها در بقایای آثار معماری و کارهای ظریف دستی و صنعتی دیده می‌شود بلکه در سازمان‌دهی اجتماعی شهر نیز قابل مشاهده‌است. شهر سوخته سیستان دارای تشکیلات منظم و مرتبی بوده‌است. آثار باقی‌مانده نشان دهنده این امر است که در این شهر طی 

هزاره سوم پیش از میلاد، دارای یک نظام مرتب و منظم آبرسانی و تخلیه فاضلاب بوده‌است. در نخستین مرحله کاوش‌های باستان‌شناسی، در شهر سوخته کوچه‌ها و خانه‌های منظم و 

لوله‌کشی آب و فاضلاب با لوله‌های سفالی پیدا شده که نشان‌دهنده وجود برنامه‌ریزی مدنی در شهرسوخته سیستان است.


تجارت وصنعت در شهر سوخته

یدا شدن تنها لوح نوشته دوران آغاز ایلامی این شهر، همراه با آثار مهرها، نشان از ارتباطات تجاری و کنترل اقتصادی منطقه از سوی این جامعه دارد. مردم سیستان در این مدت با مردم ساکن بین دو 

رود دجله و فرات روابط تجاری داشته و این روابط از راه زمینی و دریایی کناب

خلیج فارس انجام می‌گرفت. مردم بین‌النهرین از همین طریق از سنگ لاجورد افغانستان استفاده می‌نموده‌اند؛ ولی تمدن سیستان را نمی‌توان وابسته به تمدن جلگه بین‌النهرین یا مصر دانست زیرا در این مکان خصوصیاتی وجود داشته‌است که آن را کاملاً متمایز می‌نماید.

در واکاوی‌ها به نظر می‌رسید عهده باستان‌شناسان داخلی به تنهایی برنخواهد آمد. به همین منظور بود که در حدود ده نفر از متخصصان مختلف ایتالیایی به محل کاوش آمدند و با میکروسکوپ‌ها و به وسیله تجزیه‌های رادیو کاربون» مشغول مطالعه زندگی ۵۰۰۰ سال پیش در این مکان گردیدند. درهمین اوان بود که متخصصان ژاپنی نیز علاقه‌مند به کاوش‌های شهرسوخته» شدند و زمین‌شناسان و متخصصان فیزیک هسته‌ای» به همکاری با متخصصان ایتالیایی پرداختند و نمونه‌های به دست آمده را از طریق روش‌های پالئوماگنتیک» و اورانیوم۲۳۸» تحت بررسی قرار دادند. بررسی‌های دانشمندان مزبور نشان داد که به صورت دقیق شهر سوخته در فاصله بین ۲۹۰۰ تا ۱۹۰۰ سال پیش از میلاد مورد ست بوده‌است. هزارسال، نسبت به قدمت بشر، چیز فوق‌العاده‌ای نیست، ولی آنچه که بنظر ما فوق‌العاده می‌آید این است که در عرض مدت هزارسال مردم این ناحیه موفق شده‌اند شهر بزرگ و آبادی به وجود آورند که مردم آن به انواع 

صنایع دستی پرداخته و حکومت منظمی تشکیل داده بودند و پیرو مذهب واحدی شده روابط تجارتی و فرهنگی گسترده‌ای با نواحی مجاور خود ترتیب داده بودند. نکته قابل توجه از نظر روشن شدن تاریخ سرزمین ایران این است که آثار مکشوف در شهرسوخته» نشان می‌دهد که مردم این ناحیه در اوایل استقرارشان، یعنی درحدود ۲۹۰۰ سال پیش از 

میلاد مسیح روابط بسیار نزدیک با مردم ترکمنستان داشته‌اند و در اواخر دوران وجودشان، یعنی پیش از ۱۹۰۰ سال پیش از میلاد با مردم ساکن در دره پنجاب رابطه بسیار نزدیک پیدا می‌کنند.

آیا می‌توان از مطلب بالا این‌طور نتیجه گرفت که این‌ها مردمی بودند که در حدود ۲۹۰۰ سال پیش از میلاد از سوی شمال به طرف دهانه رود هیرمند که در نتیجه شرایط به خصوصش برای شهرنشینی مناسب بود سرازیر شده‌اند، و سپس هزارسال بعد، در زمانی که مسیر رود هیرمند تغییر یافت این مردم به طرف دره پنجاب مهاجرت کردند و درآنجا امپراطوری بزرگ موهنجودارو» و هاراپا» را تشکیل دادند.

ظروف سفالین شهرسوخته» با ظروف سفالین مکشوف در دره پنجاب شباهت دارند. نقش خورشید که روی یکی از این سفال‌ها نشان داده شده در روی ظروف سفالین شهداد نیز دیده می‌شود. شباهت این نقوش با نقوش ظروف گلی بین‌النهرین کمتر است. باید بخاطر داشته باشیم که تمدن شهداد نیز درهمین حدود اوایل هزاره سوم پیش از میلاد در نتیجه تغییر مسیر رودخانه ازبین رفت و در آن زمان مردم شهداد بامردم پنجاب روابط نزدیک داشته‌اند.

برای انجام تحقیقات بیشتر، دانشمندان ایتالیایی با باستان‌شناسان شوروی که در ترکمنستان مشغول کاوش بودند تماس گرفتند. تحقیقات دقیق باستان‌شناسان شوروی رابطه مردم شهرسوخته با مردم ترکمنستان دراوایل هزاره سوم پیش از میلاد را تأیید نمود.

وجود تعداد زیاد اشیاء بسیار کوچک که بعضی ازآنها بیش از ۲ میلی‌متر در ۲ میلی‌متر عرض و طول ندارند موجب شد ک از یک متخصص پالئوبوتانیست» نیز کمک خواسته شود. آزمایش‌های میکروسکوپی نشان داد که در این اجتماع ماهی‌ها و پرندگان و خرچنگ‌ها نیز مورد استفاده غذایی بوده‌است. درمیان حیوانات استخوان‌های بز و غزال و گوسفند ۹۹ درصد باقی‌مانده‌های حیوانی در این ناحیه را تشکیل می‌داده‌اند. بین پرندگانی که دراینجا مورد مصرف اهالی بودند مرغ‌های آبی، قرقاول، مرغابی و غاز وجود داشته‌است که بیشتر آن‌ها می‌توانستند اهلی بوده باشند. ضمناً وجود هزاران پیکان سنگی نشان می‌دهد که شکار پرندگان درمیان ساکنان این ناحیه بسیار رواج داشته‌است.

دانشمند پالئوبوتانیست لورنزوکنستانین» مطالعه این آثار را برعهده گرفت و برای این کار به سیستان آمد و باستان‌شناسان پند فیلسوف جهان کهن اپیکور» یا ابیقور» را سرلوحه برنامه خود قرار دادند و آن این بود که از اشیاءکوچک به حقایق بزرگ دست یابند».

مجموع سطحی که از این نظر باید مورد بررسی قرار گیرد در حدود ۱۰۰ هکتار وسعت دارد. میلیون‌ها آثار بسیار کوچک از استخوان و چوب و صدف و چوب و نظایر آن تحت بررسی دانشمندان ایتالیایی قرار گرفت.

باستان‌شناسان در این مکان آثار دانه‌های گندم و جو و شاهدانه و تخم خربزه و حتی انگور نیز پیدا کردند. این امر برای دانشمندان باستان‌شناس مسلم گردید که پرندگان و حیواناتی که آثارشان در شهر سوخته بدست آمده در حال حاضر دیگر در این مکان زندگی نمی‌کنند.

اشیاء دیگری که ساخت دست انسان بوده‌است و از جنس فیروزه یا سنگ لاجورد است در شهرسوخته بدست آمده‌است.

کاوش کنندگان فکر می‌کنند که وسعت این شهر به ۷۰ هکتار می‌رسیده‌است. درطرف جنوب و مغرب آن مردگان بخاک سپرده شده‌اند. با تخمینی که زده شده احتمال دارد که در حدود ۲۱۰۰۰ قبر در این ناحیه وجود داشته باشد. با کمک متخصصان پالئوپاتولوژیست» و آنتروپولوژیست» بسیاری از مطالب مربوط به زندگی در این ناحیه با مطالعه اسکلت‌ها روشن شد. به این وسیله توانستند بفهمند صاحبان این قبرها تقریباً ازچه 

گروه نژادی بوده‌اند. سن مردگان در قبرهایی که شکافته شد نیز تشخیص داده شد و نسبت تعداد مردان به ن و کودکان معین گردید. پروفسور توچی» تصمیم دارد از متخصصان دیگری نیز کمک بخواهد که با معاینه استخوان ساق پاها بتوانند 

گروه خونی این مردگان را مشخص نمایند. مثلاً معلوم شد در زمان معینی یک مرض مسری موجب مرگ تعداد زیادی کودکان و نوجوانان شده و آن‌ها را بخاک سپرده‌اند. استخوان جنینی را درشکم مادرش که حامله بوده و مرده‌است تشخیص دادند. این نوع تحقیقات در مورد مردگان ممکن است نتایج بسیار جالبی دربرداشته و در علم باستان‌شناسی تازگی دارد. بنابر تخمینی که زده‌اند در قبرستانی که مورد تحقیق قرار گرفته ۵۵ درصد از ۶۰ اسکلتی که بیرون آمده کودکان کمتر از نه سال بوده‌اند، یک اسکلت از مرد ۲۰ ساله بوده، یک کودک پنج‌ساله بخاک سپرده شده و دریک گور دونفر قرار داده شده‌اند.

نقوش بالا به‌احتمال قوی نشانه‌ای از خورشید، یا مفهوم دیگری است که اکنون برما پوشیده‌است. نقش خورشید به صورت صلیب در بسیاری از نقاط 

فلات ایران دیده می‌شود و احتمالاً مربوط به پرستش خورشید در آن زمان‌های کهن می‌باشد.

تحقیقات باستان‌شناسان نیز نشان داده‌است که تعداد زیادی از ساکنان شهرسوخته به کارهایی اشتغال داشته‌اند که مربوط به قوت و غذا نبوده‌است. صنعت کوزه‌گری، حصیربافی، سنگ‌تراشی و تهیه جواهرات و زینت‌آلات از سنگ لاجورد یا فیروزه عده‌ای از صنعتگران شهرسوخته را به خود مشغول می‌ساخته‌است.

نمایی از آهنگری